زهی نوش لب لعلت حیات جاودان من به دندان می گزی لب را چه می خواهی ز جان من
کـاش حداقل انصـاف داشتي و مهربانـي ام را بهانـه ي رفتنت نميکردي تا من مجبور نشوم هر روز سنگ را نشان دلــم بدهم و بگويم اگــر مثل اين بودي او نميرفت
هی فلانی ...
عاشقانه های مرا به خود نگیر ...
مخاطب من
معشوقه ایست که هنوز به دنیا نیامده . . .
تو که مدت هاست برای من
از دنیا رفته ای !
دوتا دوست بودن همیشه باهم میرفتن میخونه بعد یه مدتی یکیشون میمیره اونیکی میره میخونه ومیگه 2تا مشروب بیار میگن چرا دوتا میگه یکیش رو به سلامتی رفیقم میزنم بعداز یه مدت میره و یه مشروب شفارش میده طرف میگه دوستت رو فراموش کردی میگه نه خودم ترک کردم
به من بگو، نگو: نمی گویم؛
اما نگو نفهم، که من نمی توانم نفهمم؛
من می فهمم!!!
نظرات شما عزیزان:
نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
نظر خصوصی
کد را وارد
نمایید:
عکس شما
آپلود
عکس دلخواه:
نويسنده: m.reza تاريخ: چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:,